موسیقی ملی ایران
موسیقی ملی ایران
گذری بر موسیقی فاخر ایرانی و دماوند موسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسیقی ملی ایران و آدرس ali-bayat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

آلبوم خورشید آرزو - همایون شجریان و گروه دستان

 

این آلبوم‌ها حاصل ضبط صحنه‌ای اجرای برلین در تاریخ ۹ فوریه‌ی ۲۰۰۸ است که توسط آرمین کارباف در استودیوی «آفتاب عالم‌تاب» پالایش شده و البته از لحاظ کیفیت صدا بسیار خوب از آب درآمده است. به‌طوری که اگر صدای دست زدن جمعیت هم نبود، تشخیص استودیویی یا صحنه‌ای بودن کار دشوارتر می‌شد!
بخش اول با عنوان «قیژک کولی»، توسط حمید متبسم در دستگاه شور و آواز دشتی ساخته شده و شامل تصنیف «عاشقانه» (با کلام حمید متبسم)، ساز و آواز «بوی عشق» (با غزل سعدی)، تصنیف «قیژک کولی» (با کلام شفیعی کدکنی)، قطعه‌ی بی‌کلام «مستانه»، ساز و آواز «کمند زلف» (با غزل حافظ) و تصنیف «زهی عشق» (با غزل مولانا) می‌باشد. مجموع مدت زمان این بخش ۶۲:۲۰ است. تنها تفاوت آلبوم‌ها با اجرای تهران در همان ساز و آواز اولی‌ست که در کنسرت اخیر تهران، به‌جای آن، شعری دیگر از سعدی انتخاب و ارائه شد.
بخش دوم به‌نام «خورشید آرزو»، توسط سعید فرجپوری در مایه‌ی بیات اصفهان آهنگسازی شده و به‌ترتیب شامل قطعه‌ی بی‌کلام «اشتیاق»، آواز «خورشید آرزو» از همایون شجریان (با کلام فریدون مشیری)، تصنیف «چین زلف» (با غزل عطار نیشابوری)، ساز و آواز «عشق پاک» (با کلام فریدون مشیری)، تصنیف «اسرار عشق» (با غزل حافظ)، ساز و آواز «دلشده» (با غزل عراقی) و تصنیف «وطن» (با کلام سیاوش کسرائی) می‌باشد. نکته‌ی جالب آنکه ساخته‌ی جاودانه‌ی مرتضی‌خان نی‌داوود یعنی «مرغ سحر» هم در انتهای این آلبوم شنیده می‌شود. مدت زمان کل بخش دوم ۵۹:۲۸ است.

 

 آواز خورشید آرزو 

بگذار سر به سینه‌‌ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده‌ی سر در کمند را
بگذار سر به سینه‌ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته‌جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آنچنان که اگر ببینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با مَنَت
تو آسمان آبی و روشنی
من چون کبوتری که پَرَم به هوای تو
یک شب ستاره‌های تو را دانه‌چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه‌ی شراب
بیمار خنده‌های تو‌ام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم‌تر بتاب


 تصنیف چین زلف

ای صبا گر بگذری بر زلف مُشک‌افشان او
همچو من شو گرد یک‌ یک حلقه‌ی گردان او
گاه از چوگان زلفش حلقه‌ی مشکین ربای
گاه خود را گوی گردان در خم چوگان او
جان او در جان تو گم گشت و دل از دست رفت
درد او از حد بشد گر می‌کنی درمان او
خوش خوشی در چین زلفش پیچ تا مشکین کنی
شرق تا غرب جهان از زلف مشک‌افشان او


 ساز و آواز عشق پاک

ای شب به پاس صحبت دیرین خدای را
با او بگو حکایت شب‌زنده‌داری‌ام
با او بگو چه می‌کشم از درد اشتیاق
شاید وفا کند بشتابد به یاری‌ام
ای دل چنان بنال که آن ماه نازنین
آگه شود ز رنج من و عشق پاک من
با او بگو که مهر تو از دل نمی‌رود
هر چند بسته مرگ، کمر بر هلاکِ من
ای آسمان به سوز دل من گواه باش
کز دست غم به کوه و بیابان گریختم
داری خبر که شب همه‌شب دور از آن نگاه
مانند شمع سوختم و اشک ریختم


 تصنیف اسرار عشق

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی‌خبر بمیرد در دردِ خودپرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارَت گر بت نمی‌پرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندان درازدستی
عاشق شو اَرنه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی


 ساز و آواز دلشده 

خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا مُلکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی
چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی
گل و گلزار خوش آید کسی را
که گلزار و گلستانش تو باشی
مپرس از کفر و ایمان بی دلی را
که هم کفر و هم ایمانش تو باشی


 تصنیف وطن

بخش‌هایی که درون کروشه قرار گرفته‌اند، اجرا نشده‌اند.
وطن! وطن! نظر فکن به من که من
به هر کجا، غریب‌وار که زیر آسمان دیگری غنوده‌ام (=خوابیده‌ام)
همیشه با تو بوده‌ام همیشه با تو بوده‌ام
اگر که حال پرسی‌ام تو نیک می‌شناسی‌ام
من از درون قصه‌ها و غصه‌ها برآمدم
[حکایت هزار شاه با گدا
حدیث عشق ناتمام آن شبان به دختر سیاه چشم کدخدا
ز پشت دود کشت‌های سوخته درون کومه های سیاه
ز پیش شعله‌های کوره‌ها و کارگاه
تنم ز رنج، عطر و بو گرفته است
رخم به سیلی زمانه خو گرفته است
اگر چه در نگاه اعتنای کس نبوده‌ام
یکی ز چهره‌های بی‌شمار توده‌ام]
چه غمگنانه سال‌ها که بال‌ها زدم به روی بحر بی‌کناره‌ات
که در خروش آمدی به جنب و جوش آمدی
به اوج رفت موج‌های تو
که یاد باد اوج‌های تو
[در آن میان که جز خطر نبود
مرا به تخته‌پاره‌ها نظر نبود
نبودم از کسان که رنگ و آب دل ربودشان
به گودهای هول
بسی صدف گشوده‌ام
گهر ز کام مرگ در ربوده‌ام
بدان امید تا که تو دهان و دست را رها کنی
دری ز عشق بر بهشت این زمین دل فسرده واکنی
به بند مانده‌ام شکنجه دیده‌ام
سپیده هر سپیده جان سپرده‌ام
هزار تهمت و دروغ و ناروا شنوده‌ام
اگر تو پوششی پلید یافتی
ستایش من از پلید پیرهن نبود
نه جامه، جان پاک انقلاب را ستوده‌ام]
کنون اگر که خنجری میان کتف خسته‌ام
اگر که ایستاده‌ام و یا ز پا فتاده‌ام
برای تو، به راه تو شکسته‌ام
[اگر میان سنگ‌های آسیا چو دانه‌های سوده‌ام
ولی هنوز گندمم غذا و قوت مردمم
همانم آن یگانه‌ای که بوده‌ام]
سپاه عشق در پی است شرار و شور کار ساز با وی است
دریچه‌های قلب باز کن سرود شب شکاف آن ز چار سوی این جهان
کنون به گوش می‌رسد من این سرود ناشنیده را به خون خود سروده‌ام
[نبود و بود برزگر را چه باک اگر برآید از زمین
هر آنچ او به سالیان فشانده یا نشانده است]
وطن! وطن! تو سبز جاودان بمان که من
پرنده‌ای مهاجرم که از فراز باغ با صفای تو
به دوردست مه گرفته پر گشوده‌ام


 تصنیف مرغ سحر

مرغ سحر ناله سر كن
داغ مرا تازه تر كن
ز اه شر بار اين قفس را بر شكن و زير و زبر كن
بلبل پر بسته ز كنج قفس درا
نغمه ازادي نوع بشر سرا
وز نفسي عرصه اين خاك توده را پر شرر كن
ظلم ظالم جور صياد اشيانم داده بر باد
اي خدا     اي فلك      اي طبيعت
شام تاريك ما را سحر كن
نو بهار است گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
اين قفس چون دلم تنگ و تار است
شعله فكن در قفس اي اه اتشين
دست طبيعت گل عمر مرا مچين
جانب عاشق نگه اي تازه گل ازين بيشتر كن
مرغ بيدل شرح هجران مختصر كن
عمر حقيقت بسر شد
عهد و وفا بي سپر شد
ناله عاشق ناز معشوق
هر دو دروغ و بي اثر شد
راستي و مهر و محبت فسانه شد
قول و شرافت همگي از ميان شد
از پي دزدي وطن و دين بهانه شد
ديده تر شد
ظلم مالك جور ارباب
زارع از غم گشته بي تاب
ساغر اغنيا پر مي ناب
جام ما پر ز خون جگر شد
اي دل تنگ ناله سر كن
از قوي دستان حذر كن
از مساوات صرف نظر كن
ساقي گلچهره بده اب اتشين
پرده دلكش بزن اي يار دلنشين
ناله بر ار از قفس اي بلبل حزين
كز غم تو سينه من پر شرر شد

 


 

دانلود از لینک زیر

دانلود از اینجا

یا

 http://www.mediafire.com/file/xonw2oymssxq42e/Homayoun_Shajarian_-_Khorshide_Arezoo.rar

 


 


نظرات شما عزیزان:

ابراهیم
ساعت10:03---21 بهمن 1391
باسلام وخسته نباشید خئمت شما من چند روز پیش استاد هنگامه اخوان رو دیدم درمورد اجرای مرغ سحر ازایشون پرسیدم گفتن که قبل ایشون استاد شجریان مرغ سحر رو خوندن با تنظیم استاد پایور شما در ارشیوتون این اجرا رودارید

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

بگذار تا مقابل روی تو بــــــگذريم دزديده در شمايل خوب تو بنگريم شوق است در جدايی و جوراست در نظر هــم جـور به که طـاقت شـوقت نــــياوريم ----------------------------------------------- نام : علـی نام خانوادگی: بیـات ساز مورد علاقه : تـار آواز مورد علاقه :ابوعطا ----------------------------------------------- یاری انـدر کس نمی بـینم یـاران را چه شد؟ دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟ آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست؟ خون چکید از شـاخ گل، ابـر بـهاران را چه شد؟ کـس نـمی گویـد کـه یـاری داشـت حـق دوسـتی حق شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟ لعـلی از کـان مـروت بـرنـیامد، سـال هـاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟ شهر یاران بود و خـاک مـهربانان این دیـار مهربانی کی سر آمد؟ شهریاران را چه شد؟ گوی توفـیق و کـرامت در مـیان افـکـنـده¬اند کس به مـیدان در نیامد، سواران را چه شد؟ صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عـندلیـبان را چه پـیـش آمـد؟ هَـزاران را چه شـد؟ زهره سازی خوش نمی سازد، مگر عودش بسوخت؟ کــس نـدارد ذوق مــستـی، مـیگـسـاران را چـه شــد؟ حافـظ! اسرار الـهی کـس نـمی دانــد خــمــوش از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد؟
امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 74
بازدید دیروز : 66
بازدید هفته : 74
بازدید ماه : 565
بازدید کل : 38150
تعداد مطالب : 187
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ

پایگاه مرکزی اطلاع رسانی گروه انسانهای سبزGPG
Alan Quasha Quadrant
Alan Quasha


Alan Quasha Quadrant
Alan Quasha
دریافت کد لوگو